کد مطلب:303657 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:165

روایت سلیم بن قیس هلالی
سلیم می گوید:


قال سلیم قلت یا سلمان

هل هجموا و لم یك استیذان


فقال ای و عزّةالجبار

لیس علی الزهراء من خمار


لكنها لاذت بجنب الباب

رعایةً للستر و الحجاب


تصیح یا فضة اسندینی

وقد وربی قتلوا جنینی [1] .


سلیم بن قیس هلالی می گوید:

به سلمان فارسی گفتم: آیا به خانه حضرت زهرا علیهاسلام بدون اجازه اش هجوم بردند؟ گفت: آری به خدا سوگند و این در حالی بود كه فاطمه علیها سلام روسری بر سر نداشت لكن آن بانو به منظور رعایت حجابش خود را به پهلوی در كشید تا خود را از نامحرمان حفظ كند اما فشار در موجب شكسته شدن پهلویش و كشته شدن محسنش گردید و فریاد زد آه ای فضه مرا دریاب سوگند به خدا جنینم را كشتند. و استغاثه می كرد یا ابتاه یا رسول الله دیروز بود كه از میان ما رفتی.


[1] رياحين الشريعة ج 269/1.